کادوس گسکره

نگاهی به تالش و روستای گسکره...این سایت تقدیم به همه تالش زبانان بخصوص گسکره ای های عزیز (طوفان میرزایی گسکره ای) www.cados.ir

کادوس گسکره

نگاهی به تالش و روستای گسکره...این سایت تقدیم به همه تالش زبانان بخصوص گسکره ای های عزیز (طوفان میرزایی گسکره ای) www.cados.ir

معرفی شهر گسکر

با گذر از روستای بهمبر درست غرب جاده آسفالته مینا بوبه پونل در کنار راه جاده شاه عباسی بر دوست رودخانه اسکندر رود آثار خرابه ها و ویرانه های به جا مانده از شهری قدیمی در دل جنگل انبوه هفت دغنان ( به وسعت حدود چهل هکتار ) به چشم می خورد . امروزه از بقایای این شهر قدیمی که زمانی شهری آباد و پر رونق بوده و می توان به آثاری همچون حمام ، خانه ، مغازه ، یک پل آجری و گور سیده خروسه ( خوری سو ) اشاره نمود . این شهر زمانی محل حکومت امرای گسکر بوده و قدمت آن به دوره ایلخانی و صفوی بر می گردد .
موقعیت جغرافیایی و پیشینه تاریخی منطقه هفت دغنان
منطقه هفت دغنان در شهرستان صومعه سرا، بخش مرکزی دهستان ضیابر و روستای بهمبر واقع شده است. این منطقه در ارتفاع 37 متری نسبت به سطح دریا واقع شده است. با گذر از روستای بهمبر در سمت غرب آسفالته ضیابر به پونل می رسین. در سمت غرب رودخانه واویلا یا اسکندررود در لابلای درختان جنگل هفت دغنان، ویرانه های یکی از بزرگترین و وسیع ترین شهرهای تاریخ گیلان مدفون است. منطقه تاریخی گسگر در 30 کیلومتری شمال غربی رشت است و ناحیه ای قدیمی و معروف از شهرستان صومعه سرا است که تا چند سال قبل به گسگرات مشهور بوده است و میان دهستان خوشابر و شاندرمن و شهر ماسال و مرداب انزلی قرار گرفته است.
طول آن از روستای اسفند سر در جنوب به گیل چالان در شمال حدوداً 9 کیلومتر و عرض آن از مرداب انزلی تا مرز ماسال 12 کیلومتر است. تا زمان فتحعلیشاه قاجار منطقه وسیع گسگر شامل زمین های گسگر و خاک ماسال و شاندرمن و تالش دولاب می شده و مرکز حکومت قدرتمند این سرزمین حاصلخیز شهر دولاب یا شهر گشگر یا گوراب بود که همان هفت دعنان امروزی محسوب می شود. از اواخر قرن سوم هجری در آثار و نوشتههای محققین و جغرافیدانان و سیاحان اسلامی از شهرها و آبادی های گیلان به تدریج ذکر و یادی می شود که هر یک حکومت مستقلی داشته اند. امیران آن از میان خاندان بومی برخاسته بودند. این شهرها و آبادیها که اکنون جز معدودی در کشاکش حوادث محو و نابود شده و اثار و بقایای آنها در زیر ریشه های بستر درختان جنگلی و یا باغات و مزارع غنوده اند گویای بسیاری از ارزشهای فرهنگی و به وجود آورنده و نگهدارنده فرهنگ و تمدن پویای مردم این سرزمین است. به طور کلی ساختار اولیه شهرهای قدیمی دوره اسلامی در گیلان همانند سیار مناطق ایران به صورت یک مجموعه شهری با در نظر گرفتن نیازهای اولیه جامعه بوده که اصطلاحاً به بعضی از آنها گوراب گفته می شود.
در حدود نیمی از جنگل هفت دغنان را آثار ویرانه های باروی شهر ـ حمامها ـ و پلها و معابر و مساکن تل هایی پوشانده که به همراه آن قطعات سفالهای ساده و لعابدار منقوش از دوره صفویه و قبل از آن در مقیاس وسیع گسترده و پراکنده است. تعدادی از حمامها، پل های خشتی و ساختمان های قدیمی که در متون به آن اشاره داشتند و در زیر خاک مدفون هستند، در سال 1382 توسط نگارنده مورد بررسی و شناسایی انجام شده، محوطه تاریخی هفت دغنان به صورت مجموعه 60 هکتاری که مقدمات ثبت آن توسط نگارنده انجام گرفته بود، به شماره 9952 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. بخش گسگرات در چند دهه پیش یکی از بخش های بزرگ شهرستان صومعه سرا محسوب می گردید و دارای 35 آبادی بزرگ و کوچک می شد. مهم ترین این آبادیها: ضیابر ، کلیاربر، اباتر، نوده کلنگستان و طاهرگوراب بوده اند. بازارهای هفتگی بخش گسگرات از رونق خاصی برخوردار بوده و گسگر در روزگار گذشته بسیار بزرگتر از گسگر امروزی بوده گمان می رود هفت دغنان همان دولاب یا گوراب مرکز گسگر بوده باشد. هـ ل رابینو کنسونل انگلیس در رشت درباره گسگر می نویسد: طول ان از اسفند سر در جنوب به گیل چالان در شمال یک فرسنگ و نیم و از مرداب به آهک کوره در مرز ماسال دو فرسنگ است. سابقاً گسگر منطقه حکومتی مهمی را تشکیل می داد. امروزه ماسال، شاندرمن و تالش دولاب را جزو گسگر می دانند.
مقدسی دولاب گسگر را به عنوان شهر عمده گیلان نام برده و می نوسید: «سرزمینی خوب با خانه های زیبا و سنگی، بازاری به صورتی خوب با مسجد که برای خواندن خطبه در آن بنا کرده اند» ابوالفدا، دولاب را همان گسگر دانسته است، و آن را شهر کوچکی شبیه یک قطعه می داند. در کتاب مسالک البصار فی ممالک المصار درباره گسگر آمده: میان حاکم گسگر و حاکم تولم کینه و دشمنی وجود داشت تعداد سربازانش از سربازان دیگر نواحی بیشتر است. منطقه حکومتی وسیع و ایالت بارور و حاصلخیز است. و گندم و میوه و حیواناتی مانند گاو و گوسفند در آنجا فراوان است. کردهایی که به آنجا می روند و مال التجاره ای که به آنجا حمل می شود استفاده فراوان می برند. خواجه اصیل الدین زوزنی در یادداشتهای خود که در سال 654 هـ.ق ، تالیف یافته آورده است: در ابتدای رودخانه رودسر (دولاب گسگر) تا سالیم رود نیز روز راه است که اقوام آن همه تالشان هستند و از رودسر تا شنیدان مه مستقر سر بر مملکت اسپهبد است و ... دور روز راه است. آدام اولئاریوس که در عصر صفویان از ایران دیدن نموده بود هنگام سفر در گیلان درباره گسگر می نویسد «گسگر شهری کوچک است در حدود چهار فرسنگی کسماء و دو فرسنگی دریا و آن را گوراب گسگر نیز می نامند. شاه صفی در آنجا متولد شده و بعدها شاه عباس و پسرش صفی میرزا از گیلان عبور کردند، شاهزاده در خانه شخصی به نام خواجه مسعود متولد شد، و این خانه بعدها به صورت پناهگاهی برای مردم درآمد»
محل گوراب گسگر در جنگل هفت دغنان کنار جاده طاهرگوراب به سید شرفشاه دیده می شود. این ناحیه عبارت از حمام خرابه و چند خانه ویران است. در این ناحیه پل آجری و کنکوله ماژویه دیده می شود. دنباله جاده شاه عباسی را میان جنگل هفت دغنان و سید شرفشاه می توان دید. در نزدیک این خرابه روستایی است به نام اروس محله که این نام یادآور اشغال گیلان به وسیله روسها در فاصله سال های 35ـ1145 هـ قمری. (1734ـ1746 میلادی) است. دکتر کوک در سالهای 62ـ1159 هـ ـ ق (47ـ1746 میلادی) همراه با سفیر شاهزاده گالتزین (Galitzthe) به ایران مسافرت کرده، در سرنامه خود می نویسد: «شهر گسگر و سرزمینی که به همین نام نامیده می شود، تحت امور حکومت گیلان که مرکزش شهر رشت است قرار دارد، از چندی پیش این ناحیه به سبب داشتن ابریشم خام و الیاف ابریشمی که تهیه می کند، شهرت یافته. اما فشار و شکنجه دوران حکومت نادر آن را به نابودی می کشاند. نزدیک این محل آثار قلعه ای را مشاهده می کنیم، که سابقاً روسها برای جلوگیری از هجوم راهزنان کوهستان های مجاور ان را بنا نموده بودند.» کلنل ترزل Terzel در سال 1224 هـ.ق (1089 میلادی) درباره گسگر می نویسد: قصبه گسگر دارای 400 خانوار تالشی است، هسته اصلی این قبیله به نام تالش در میان راه رشت و اردبیل سکونت دارند. این ناحیه در دوران زمان آقامحمدخان قاجار احتمالاً جزء مناطق اشغالی این شاه نبود. نویسنده کتاب (نامها و نامداران گیلان) درباره گوراب گسگر می نویسد: «این ناحیه در دوران ملوک الطوایفی به داشتن محصول فراوان و همچنین پرورش کرم ابریشم و بافته های ابریشمی معروف بوده است.» و سپاهیانش از دو گروه گیل و تالش و احیاناً ترک تشکیل یافته بود، امیران گسگر از هدشاه طهماسب و پس از او شاه عباس کبیر تدریجاً رو به ضعف نهادند، لاجرم اداره امور آن برعهده حکامی قرار گرفت که از طرف پادشاه یا والی گیلان مأمور و منصوب می شدند. در اواخر سلطنت فتحعلیشاه از وسعت ناحیه گسگر کاسته شد و در همین هنگام دهکده هایی که در جلگه قرار داشتند نام گیل گسگر به خود گرفتند و نواحی کوهستانی آن که محل سکونت تالشها بود، به تالش گشگر معروف شد.
وجه تسمیه هفت دغنان
هفت دغنان شهری قدیمی و تاریخی در منطقه گسگر صومعه سرا بوده و مرکز حکومت گسگر محسوب می شده است. ویرانه ها و خرابه های آن نشان از یک منطقه باستانی دارد.

هفت دغنان ترکیبی از «هفت + دغن + ان) است. دغن در زبان بیه پسی (غرب گیلان) به معنی رودخانه و نهر است. هفت دغنان، هفت نهر را در ذهن تداعی می کند هفت در اعتقادات باستانی ایران از بار معنوی خاصی برخوردار است. هفت فرشته و امشاسپند دین زرتشتی، هفت سیاره، هفت سین، هفت خوان، هفتم رفتگان و ... از جمله این نشانه هاست. از طرف دیگر درباره وجه تسمیه هفت دغنان می توان گفت «جویبار تازه آباد از دامنه ارتفاعات بین شفارود و رودخانه چاف و از ناحیه جنگلی (هفت دغنان) سرچشمه می گیرد و از زیر پل (تازه آباد) بین جاده انزلی ـ آستارا عبور نموده وارد دریا می شود. این جویبار کمی بالاتر از محل پل به روشن دغن معروف است. دغن به اصطلاح محلی به مجرای آب شبیه به رود یا کانال گفته می شود با این تفاوت که در دغن جریان آب مثل رود یا کانال نیست و تا حدودی آب در آن راکد است.

منبع: سایت صدا و سیمای گیلان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد